پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 215448
در جلسه خصوصي رهبر انقلاب و هاشمي با موضوع رابطه با آمريکا چه گذشت؟
تاریخ انتشار : 1395/04/19 10:48:48
نمایش : 1127
رهبر انقلاب مي‌فرمايند: «آمريکايي‌ها از همين الان به ما بگويند اگر جمهوري اسلامي تا کجا عقب‌نشيني کند، آن‌ها ديگر دشمني نمي‌کنند؛ اين را بگويند. اگر مسئله هسته‌اي حل شد، ديگر قضيّه تمام است؟»
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، مذاکره با آمريکا طي سال‌هاي گذشته يکي از کليدواژه‌هاي اصلي جريان‌هاي اعتدالي و اصلاح‌طلب بوده است و هاشمي رفسنجاني يکي از جدي‌ترين حاميان اين نظر بوده است. هاشمي در مقاطع مختلف به عنوان حامي اين نظر، بحث مذاکره با آمريکا را مطرح کرده است و حمايت هاشمي از اين نظر به اواخر دهة 60 برمي‌گردد.

هاشمي: نامه بي‌جواب من به امام يعني موافقت امام

شايد بتوان مهم‌ترين نمونه اين تحريف و مصادره غلط را خاطره هاشمي راجع به نظر امام درباره رابطه با آمريکا دانست. او بهار 91 در مصاحبه‌اي گفت:

«من در سال‌هاي آخر حيات امام (ره) نامه‌اي را خدمتشان نوشتم، تايپ هم نکردم. براي اينکه نمي‌خواستم کسي بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه 7 موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که گردنه‌هايي است که اگر شما ما را عبور ندهيد، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود.

يکي، جنگ عراق عليه ايران بود. نوشتم شما در زمان حيات خودتان جنگ را تا بيست سال و تا آخرين نفس مطرح کرده‌ايد. آيا معني آن اين است که آن‌هايي که پيرو شما هستند بايد تا آخرين نفس بجنگند؟ …مسأله بعدي…. مسأله ديگر، شوراي نگهبان بود…مسائل ديگري هم بود که من از ايشان خواستم از جمله مسأله رابطه با آمريکا بود. نوشتم بالاخره سبکي که الان داريم که با آمريکا نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم، قابل تداوم نيست. آمريکا قدرت برتر دنيا است. مگر اروپا با آمريکا، چين با آمريکا و روسيه با آمريکا چه تفاوتي از ديد ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داريم، چرا با آمريکا مذاکره نکنيم؟»

پس از انتشار اين سخنان و طرح انتقادات جدي به آن در کشور، آقاي هاشمي در واکنش به اين انتقادات در يکي از ديدارهاي نوروزي مي‌گويد: «اگر بحث‌هايم در مورد رابطه با آمريکا در آن نامه مورد ايراد بود حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را مي‌دادند.»

اين نظر هاشمي در حالي بيان مي‌شود که پس از نوشتن نامه هاشمي به حضرت امام، ايشان بارها و بارها بر شعار مرگ بر آمريکا تأکيد کرده‌اند و معتقد بوده‌اند که هيچ‌گاه نبايد از شعار مرگ بر آمريکا دست برداشت. براي مثال چند قسمت از بيانات امام خميني (ره) را که مربوط به پس از خاطره آقاي هاشمي بيان مي‌کنيم تا نشان دهيم که نقل اين‌گونه خاطرات، معارض با استکتبارستيزي است که يکي از شعارهاي مهم انقلاب اسلامي به شمار مي‌رود و متأسفانه، آقاي هاشمي براي تقويت نظرات فعلي خود از خاطرات دو نفره با حضرت امام استناد مي‌کند که معارض با شعار استکبارستيزي است و البته ايشان هيچ‌گاه نتوانسته‌اند به صحبت‌هاي بيّن و علني حضرت امام استناد بکند، زيرا حضرت امام تا آخرين روز حيات خود معتقد بودند که آمريکا شيطان بزرگ است و نمي‌توان با وي مصالحه و مذاکره نمود.

از بيانات حضرت امام که در منشور روحانيت و در تاريخ سوم اسفند 1367 صادر شده است، حضرت امام تأکيد مي‌کنند که هيچ‌گاه از گفتن شعار مرگ بر آمريکا پشيمان نيستند. ايشان مي‌فرمايند: «انقلاب به هيچ گروهي بدهکاري ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاي فراوان خود را به گروه‌ها و ليبرال‌ها مي‌خوريم، آغوش کشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه کساني که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است، ولي نه به قيمت طلبکاري آنان از همه اصول که چرا مرگ بر آمريکا گفتيد! چرا جنگ کرديد! چرا نسبت به منافقين و ضد انقلابيون حکم خدا را جاري مي‌کنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده‌ايد؟ چرا لانه جاسوسي را اشغال کرده‌ايم و صدها چراي ديگر.»

 

برنامه هاشمي براي رابطه با آمريکا در سال 75

هاشمي در زمان در اختيار داشتن دولت در سال‌هاي دهه هفتاد به دنبال برقراري رابطه با آمريکا بود و در اين سال‌ها نيز با مقام معظم رهبري اختلاف نظر داشت. جعفر شيرعلي‌نيا در صفحه 675 کتاب زندگي و زمانه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني مي‌نويسد: هاشمي: «در صحبت امام و رهبري استدلال محکمي خوابيده که بايد به اين جواب داد. آن‌ها مي‌فرمايند ما خصومت آمريکا را باقي مي‌بينيم و آمريکا با اصل نظام ما مخالف است و او وقتي مي‌گويد بياييد مذاکره کنيد و مسائل را حل کنيم، حسن نيت ندارد. مي‌خواهد از اين استفاده کند و قدم‌هاي بعدي را براي خصومت بردارد. اين يک بحث جدي است و بايد يکبار براي هميشه حل شود. منتها ما همين‌جا با توجه به اين نظريه و با توجه به شرايط، فرمولي درست کرديم و گفتيم اگر حسن نيتش را نشان بدهد، مي‌تواند مصداق حرف امام باشد که آدم شده است.»

هاشمي در ادامه مي‌گويد: «در زمان رياست جمهوري، آقاي روحاني مشاور من و رئيس شوراي عالي امنيت ملي بود. نظر او هم مثل من است که ما بايد مسئله‌مان را با آمريکا حل کنيم. آقاي روحاني براي منافع و ضررهاي اين کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر و ضمن اينکه خودم هم نظراتي داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم. خيلي بحث کرديم. يکي دو ساعت بحث کرديم و به نتيجه نرسيديم. معمولاً وقتي با ايشان اختلاف داشته باشم، نهايتاً نظر ايشان را براي خودم حجت مي‌دانم. چون ايشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند.»

اما رهبر انقلاب با گذشت 20 سال از اين مباحث، در ديدار اخير با دانشجويان به ديدار با يکي از رؤساي جمهور سابق اشاره مي‌کنند- که به نظر مي‌رسد آقاي هاشمي بوده‌اند- و مي‌فرمايند:«چرا بنده اين‌قدر اصرار دارم که ارتباط با آمريکا نبايستي برقرار بشود حتّي مذاکره، جز در مسائل مشخّص و معيّني که حالا اقتضاي مصلحت باشد؛ علّتش چيست؟ خب اين يک دليلي دارد؛ اين دليل را سياستمدارهاي حتّي طرف‌دار با آمريکا هم يک جاهايي تأييد کردند. گفتم من،يک وقتي يکي از اين آقايان رؤساي جمهور اين دوره‌هاي مختلف، با من راجع به اين قضيّه بحث‌هاي متعدّدي مي‌کرد در جلسات مختلف؛ بعد رفته بود در شوراي عالي امنيّت ملّي گفته بود فلاني استدلال‌هايي دارد که من جوابي برايش ندارم. راست هم مي‌گفت. بنده براي ردّ ايجاد ارتباط با آمريکا استدلال‌هايي داشتم که ايشان براي پاسخ به اين استدلال‌ها حرفي نداشت، راست مي‌گفت. استدلال‌ها استدلال محکمي است، اين‌جوري نيست که راحت بشود اين استدلال را برطرف کرد، رد کرد. خب، اگر چنانچه به اين استدلال‌ها رسيديد که مي‌توانيد برسيد [آن‌ها را تبيين کنيد].»

مقام معظم رهبري در ديدار اخير خود با مسئولان نظام که در 25/3/95 برگزار شده بود، به اين بحث اشاره کرده و فرمودند: «با بنده زياد صحبت شده و افرادي بوده‌اند از دوستاني که از روي عقيده و علاقه فکر مي‌کردند که اين کار مي‌شود، در طول اين سال‌ها نشستيم و صحبت کرديم، [امّا] بعد خود آن‌ها اعتراف کردند -نه پيش من، [بلکه] در غياب و در جلسات رسميِ تصميم‌گير- که استدلالي که فلاني مي‌کند جواب ندارد؛ راست هم ميگويند؛ استدلالي که بنده در اين زمينه مي‌کنم جواب ندارد.»

منطق رهبر انقلاب براي مذاکره نکردن با آمريکا چيست؟

منطق رهبر انقلاب در مخالفت با مذاکره با آمريکا، منطقي بسيار شفاف و عقلاني است. ايشان در ديدار با کارگزارن نظام در ماه رمضان امسال مي‌فرمايند: «آمريکايي‌ها از همين الان به ما بگويند اگر جمهوري اسلامي تا کجا عقب‌نشيني کند، آن‌ها ديگر دشمني نمي‌کنند؛ اين را بگويند. اگر مسئله هسته‌اي حل شد، ديگر قضيّه تمام است؟ خب حالا قضيّه هسته‌اي حل شده، ببينيد تمام است قضيّه؟ قضيّه موشک‌ها پيش آمد؛ قضيّه موشک‌ها حل بشود، قضيّه حقوق بشر است؛ قضيّه حقوق بشر حل بشود، قضيّه شوراي نگهبان است؛ قضيّه شوراي نگهبان حل بشود، قضيّه اصل رهبري و ولايت فقيه است؛ قضيّه ولايت فقيه حل بشود، قضيّه اصل قانون اساسي و حاکميّت اسلام است؛ اين‌ها است، دعوا سر چيزهاي جزئي نيست؛ بنابراين اين تصوّر، تصوّر غلطي است.»

ايشان در سال 92 و در ديدار با دانش‌آموزان به تبيين دقيق مبناي جمهوري اسلامي دربارة استکبارستيزي پرداختند و دربارة دشمني‌هاي آمريکا فرمودند: «يک مسئله اين است که دشمني آمريکا با ملّت ايران و با جمهوري اسلامي اصلاً حول محور هسته‌اي نيست؛ اين خطا است اگر خيال کنيم که دعواي آمريکا با ما سرِ قضيّه هسته‌اي است؛ نه، قضيّه هسته‌اي بهانه است؛ قبل از اينکه مسئله هسته‌اي مطرح باشد، همين دشمني‌ها، همين مخالفت‌ها از اوّل انقلاب بود؛اگر يک روزي هم مسئله هسته‌اي حل شد - فرض کنيد جمهوري اسلامي عقب‌نشيني کرد؛ همان‌که آن‌ها مي‌خواهند - خيال نکنيد مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه ديگر را به‌تدريج پيش مي‌کشند: چرا شما موشک داريد؟ چرا هواپيماي بدون سرنشين داريد؟ چرا با رژيم صهيونيستي بديد؟ چرا رژيم صهيونيستي را به رسميّت نمي‌شناسيد؟ چرا از مقاومت در منطقه به قول خودشان خاورميانه حمايت مي‌کنيد؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله اين نيست که اين‌ها سرِ قضيّه هسته‌اي با جمهوري اسلامي اختلاف پيدا کرده باشند؛ نه، تحريم آمريکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبه‌روز هم بيشتر شده است تا امروز که خب به نقطه بالايي رسيده. دشمني‌هاي ديگر [هم] کردند: اين‌ها هواپيماي جمهوري اسلامي ر آ سرنگون کردند، ۲۹۰ انسان مسافر را کشتند؛ اين‌ها اوايل انقلاب هنوز مردم از هيجان انقلاب بيرون نيامده، کودتاي پايگاه شهيد نوژه را به راه انداختند، عليه انقلاب کودتا کردند؛ اين‌ها از ضدّانقلابها در هر نقطه‌اي از کشور که بودند حمايت کردند؛ به ضدّانقلاب سلاح دادند و مانند اين‌ها؛ همان کاري که بعدها در بعضي کشورهاي ديگر کردند، در اينجا [هم] اين کارها را کردند. مسئله مسئله هسته‌اي نيست؛ بايد همه به اين توجّه داشته باشند. اين نيست که ما خيال کنيم دشمني آمريکا با جمهوري اسلامي ايران به‌خاطر مسئله هسته‌اي است؛ نه، مسئله مسئله ديگري است؛ [مسئله اين است که] ملّت ايران به خواسته‌هاي آمريکا نه گفت، ملّت ايران گفت آمريکا عليه ما هيچ غلطي نمي‌تواند بکند. اين‌ها با موجوديّت جمهوري اسلامي مخالف‌اند، با نفوذ و اقتدار جمهوري اسلامي مخالف‌اند.»

به نظر مي‌رسد مبناي رهبر انقلاب در مخالفت با مذاکره با آمريکا در اين جمله نهفته است که «آمريکا با موجوديت جمهوري اسلامي مخالف است» و وقتي کشوري با موجوديت کشور ديگري مخالف باشد، جاي هيچ مذاکره‌اي باقي نمي‌ماند. آمريکا طي سال‌هاي پس از انقلاب نشان داده است که از راه‌هاي مختلف و با اقدامات گوناگون در پي براندازي اصل نظام جمهوري اسلامي است و هيچ‌يک از مسئولين نظام اسلامي را –حتي آنان که به مذاکره خوشبين هستند- قبول ندارد و تا وقتي اصل نظام جمهوري اسلامي برقرار است،‌ آمريکا دست از دشمني با اين نظام و مردم دست برنخواهد داشت.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html